درود بر خمینی
11 بهمن 1390 توسط ...
بوی دود پیچیده بود در خیابان و چشم ها را می سوزاند
از طول خیابان به سختی رد شد
گلوله خورده بود به زانویش . راه رفتن برایش سخت شده بود . پایش را می کشید روی زمین . خون می رفت از جای گلوله
تعدادی سرباز با تفنگ از پشت سر او را نشانه گرفته بودند
خودش را به نزدیک ترین دیوار رساند
با محلول آب و زغالی که دیشب در خانه شان درست کرده بود روی دیوار نوشت
درود بر خمینی
مرگ بر شاه
سربازان ماشه تفنگ هاشان را فشردند .. گلوله ها رفت به سمت قلبش
خون می رفت از پایش
خون می رفت از قلبش
.
.
.
بهمن خونین جاویدان
تا ابد زنده یاد شهیدان