یک مشت دل
07 اسفند 1390 توسط ...
گاهی وقت ها دلی که به قاعده یک مشت است انقدر میگیرد ؛
سوزشش هیچ قاعده و قانون فیزیکی ای را شامل نمی شود .
دردش انقدر جانکاه است که با کپسول آتش نشانی اشک هم خاموش نمی شود .
انقدر بالا و پایین می پرد در همین یک وجب قفسی که درونش گیر کرده و خودش را می کوبد به دنده ها و شش ها که آخر سر مثل یک قناری له شده آرام میگیرد سر جایش و آرام می سوزد و دودش مثل شعله ی شمعی کم کم آبت میکند …
می سوزی و نمی توانی دم بر آوری ..
اینطور وقت ها نماز امام زمان لازم می شوم !